در 2ماه گذشته و طی کارزار انتخاباتی جوانان افغان (از هر گروه قومی) با تجربه محدود انتخاباتی خود نهتنها از تفاوتها بحران نیافریدند بلکه معرکههای انتخاباتی کاندیداها را به میدانی برای آزمون صبر و شکیبایی خود و عرصهای برای یادگیری و تعلیمات اولیه سیاسی تبدیل کردند. محافل آموزشی و دانشگاهها محلی برای تضارب افکار و عقاید تبدیل شده بود تا نسل آینده افغانستان بیاموزد که نخستین شرط ورود به عرصه مردمسالاری صبر و تحمل در مقابل ایدههای مخالف است. میزگردها و میتینگهای انتخاباتی جوانان افغان بهخوبی نشان داد که این نسل حساب خود را اساسا از نسل گذشته و شیوه نگرش طالبان جدا کرده است.
بدون شک حضور گسترده مردم در این انتخابات، با وجود نتیجه آن، یکی از سرنوشت سازترین رویدادهای تاریخ پر فراز و نشیب معاصر افغانستان خواهد بود. حضور مردم در سراسر کشور و در صحنه پیکار انتخاباتی همه جهان را به حیرت واداشت. در کشوری که بیش از سهچهارم جمعیت از سواد خواندن و نوشتن برخوردار نبوده و در روستاهای دور از دسترس زندگی میکنند، رأی دادن پذیرش خطر (حمله طالبان) را به همراه دارد بدیهی است که حضور در پای صندوقهای رأی خود یک حماسه ملی است.
در سرزمینی که دوران ملتسازی طی نشده و دولت نوپا هنوز نتوانسته همبستگی و اعتماد ملی را بهخود جلب نماید و یا حتی پس از 13سال توان کافی برای برگزاری یک انتخابات سالم و عادلانه را داشته باشد، حضور معنادار مردم در پای صندوقهای رأی را باید نشانههای دهنکجی به طالبان و یک حرکت و عزم ملی برای آینده بهتر و سرنوشت روشنتر از طریق برگه رأی و نه تیغ شمشیر دانست. افغانها در پای صندوق رأی انگشتان خود را رنگی کردند که دیگر برای تعیین حقانیت و سرنوشتشان دستی به روی ماشه تفنگ نرود.
تاکنون تعداد آرای شمرده شده از 7میلیون گذشته و این میزان 3میلیون بیش از آرای دوره قبل است. همه روایتها و شواهد گواهی میدهد ملت ستمدیده و بزرگ افغانستان سهم و نقش تاریخی خود را در این برهه تاریخی بهخوبی ایفا کرده است. اینک و با مشخص شدن نتایج اولیه انتخابات این دولتمردان، نخبگان سیاسی و کاندیداها (اعم از پیروز یا شکستخورده) هستند که باید شعور سیاسی و درک خود از منافع ملی را به نمایش بگذارند.
تجربه انتخابات ریاستجمهوری 5سال پیش نشان داد که بحرانها و معضلات همگی بعد از واریز شدن آرا به صندوقها آغاز میگردد. بهمنظور اجتناب از هرگونه بحران وظایفی خطیر برعهده دولتمردان، نخبگان و رسانههای خصوصی افغانستان میگذارد که فراموش کردن آن پایمال کردن تلاش شکوهمند ملت افغانستان است.
حفظ و صیانت از آرای مردم، در کشوری که تخلف و تقلب امری مباح و رایج است، نخستین و مهمترین رسالت دولتمردان و مراجع نظارتی بینالمللی است. تمامی کاندیداها و کسانی که سرنوشتشان به دور دوم انتخابات موکول شده باید از هرگونه پیشداوری و اظهارات هیجانی، با تکیه بر احساسات و حمایتهای کورکورانه قومی پرهیز نموده و سرمشق خود را جوانانی قرار دهند که در این کارزار انتخاباتی صبر و پختگی را برای حفظ منافع ملی پیشه کردند.
ائتلاف نخبگان بهمنظور تخفیف اختلافات قومی و محلی از دیگر ضرورتهای این دوره تاریخی است. با توجه به بافت قومی و چندپارگی اجتماعی افغانستان و شکنندگی حکومت و بهمنظور پاگرفتن یک دولت مقتدر و قوی نخبگان سیاسی میبایست در دور دوم انتخابات بهدنبال ائتلاف و تلفیق جدیدی از تیمهای انتخاباتی خود باشند بهنحوی که آرایش جدید تیم کاندیداها پوشاننده منافع ملی از یک سو و ترکیب قومی کشور و اصول مردمسالاری از سوی دیگر باشد.
رسانههای خصوصی و نوظهور افغانستان نیز که در 2ماه کارزار انتخاباتی نقش خود را با همه ضعفها بهخوبی انجام دادهاند رسالتی سنگین در این مرحله برعهده دارند. اصحاب رسانه در بازار داغ شایعات نباید بهدنبال صید فرصتها و یا مروج پیامهای هیجانی باشند که خود ذائلکننده اعتماد مردم به آنها و بروز نفرت و کشمکش در میان مردم محلی و بیاعتمادی هر چه بیشتر از آخرین گزینه صلحآمیز ملت افغانستان برای فردایی بهتر است.
* مشاور بینالمللی بازسازی افغانستان